تاریخچه ی ابزار-قسمت سوم

به‌طوری‌که از ۱۷۰۰ میلادی طی یک قرن، جمعیت انگلستان و ولز از پنج و نیم میلیون نفر به نه میلیون نفر رسید. این ازدیاد جمعیت، در عین این‌که خود معلول پیشرفت‌های چشمگیر در کشاورزی، پزشکی، حمل‌ونقل و همچنین تولید و ازدیاد سرمایه و جهانی‌شدن آن بود، نیازهای جدیدی را هم به وجود آورد. رساندن غذا و باقی مایحتاج به این جمعیت و البته تجارت با دیگر ممالک و گسترش مستعمرات نیازمند پیشرفت در وسایل حمل‌ونقل بود. یافتن سوخت و منابع جدید انرژی و تلاش برای ساخت ماشین‌هایی که این منابع انرژی نویافته را به حرکت تبدیل کنند، در کنار پیشرفت روزافزون صنعت نساجی و پارچه‌بافی که صنعت و تجارت اصلی انگلستان بود، نشانه‌های آغاز عصر مهمی ست که حدوداً از اواسط قرن هجدهم آغازشده و تا اواسط قرن نوزدهم ادامه می‌یابد. این دوران را انقلاب صنعتی اول نامیده‌اند. انقلاب صنعتی از انگلستان به‌مثابه قدرتمندترین امپراتوری آن روزگار در اروپا آغاز شد و سپس از طریق تجارت و مهاجرت نخبگان علمی و صنعتی به دیگر ممالک اروپایی همچون فرانسه راه پیدا کرد.

اروپا و باقی جهان در ابتدای قرن هجدهم در آستانه‌ی یک تحول بزرگ قرار داشتند. در این زمان اروپا مانند هر بخش دیگر جهان جامعه‌ای روستایی بود. حدود سه‌چهارم مردم آن در کشتزارها و مزارع کار وزندگی می‌کردند. حتی در کشورهای بیشتر شهری شده‌ای مانند انگلستان و فرانسه، از میان جمعیت چندمیلیونی‌شان تنها چند صد هزار نفر در شهرهای بزرگ و پر جنب‌وجوشی مانند لندن و پاریس زندگی می‌کردند و باقی مردم ساکن روستاها بودند. صنعت و دایره‌ی افراد شاغل در آن هنوز بسیار کوچک بود و کمتر از پنج درصد جمعیت اروپا را دربرمی گرفت. بیشتر این صنعت وابسته به کشاورزی و تولیدات آن نظیر پشم خام و پنبه بود که به ساخت پارچه منتهی می‌شد. ابزارها و چند ماشین ابتدائی و ساده‌ی موجود به‌طور عمده از چوب ساخته می‌شد و استفاده از فلز تنها به قطعات اصلی ماشین‌ها و ساخت سلاح‌های جنگی محدود بود. بیشتر محصولات کشورهای اروپایی دست‌ساز بود و نیروی اصلی برای به کار انداختن این ماشین‌ها و ابزار ابتدایی را عضله‌ی انسان تأمین می‌کرد. برای تأمین نیروی عضلانی بیشتر، از حیوانات چهارپا هم برای کارهایی نظیر کشیدن گاوآهن و گاری و چرخاندن چرخ آسیا جهت خرد کردن غلات استفاده می‌شد.